اکثریت جمعیت عمومی انعطاف پذیری و سازگاری قابل توجهی از خود نشان دادند، زیرا محققان افزایش اندکی در سطح علائم سلامت روان در کل جمعیت مشاهده کردند. با این حال، آنها توضیحات جایگزین برای همان پیدا کردند. به عنوان مثال، فعالیت های حمایتی جامعه ممکن است بار سلامت روان را کاهش داده باشد. مصرف بیش از حد مواد مخدر یا قتل احتمالاً بروز اختلالات روانی را پنهان کرده است. به دلیل تأثیر تأخیر، برخی از پیامدهای اجتماعی/مالی همهگیری COVID-19 ممکن است بعداً ظاهر شود.
تأثیر عصب روانپزشکی گستردهتر ناهمگن بود و به شدت عفونت بستگی داشت. چندین مورد بدون علامت کووید-19 هیچ علائم عصبی روانی نداشتند. با این حال، دیگران علائم عصبی غیر جدی گذرا داشتند. به عنوان مثال، یک متاآنالیز که بیماران را 12 هفته پس از تایید تشخیص سندرم حاد تنفسی ویروس کرونا 2 (SARS-CoV-2) ارزیابی کرد، نشان داد که 32 درصد از خستگی رنج می برند و 22 درصد دچار اختلال شناختی شده اند. متأسفانه، این مطالعات کنترل مناسبی با سایر انواع عفونتهای تنفسی یا شرایط التهابی نداشتند.
در مطالعه حاضر، محققان ابتدا یافتههای تجربی را در مورد اینکه چگونه همهگیری کووید-19 بر سلامت روان در سطح جمعیت تأثیر میگذارد با بررسی گزارشهای علائم سلامت روان و اختلالات روانی شایع و میزان خودکشی خلاصه کردند. سپس، آنها پیامدهای سلامت روان COVID-19 (به عنوان مثال، علائم اختلال شناختی و خستگی) را توصیف کردند. علاوه بر این، آنها تأثیر نوروبیولوژیکی بر ساختار و عملکرد مغز را بررسی کردند. در نهایت، محققان به شکافهای دانش پرداختند و درسهای آموختهشده را برای پیشنهاد بهترین استراتژیها برای مدیریت و کاهش مسائل سلامت روان در بحرانهای آینده مورد بحث قرار دادند.
یافته های مطالعه
همه این یافتهها با تشخیص آنوسمی، لرزش، مشکلات تأثیرگذار و مشکلات شناختی در بیماران COVID-19 همسو هستند. با این حال، مکانیسمهای عصبی زیستشناختی عواقب عصبی-روانی ناشی از SARS-CoV-2 نامشخص است. همچنین مشخص نیست که آیا بستری شدن در بیمارستان مرتبط با کووید-19 باعث ناهنجاری های مغزی به دلیل هیپوکسی می شود یا اینکه آیا این اثر مستقیم عفونت SARS-CoV-2 است.
یادگیری و چشم انداز آینده
نکته کلیدی دیگر این بود که ارتباطات رسانه ای در طول بحران باید توصیه های ملموس و عملی برای جلوگیری از قطبی شدن و تقویت هوشیاری ارائه دهد. علاوه بر این، باید انعطاف پذیری را تقویت کند و به جلوگیری از افزایش مشکلات سلامت روان کمک کند. مهمتر از همه، دورههای طولانیتر پیگیری در مورد چگونگی تأثیر یک بیماری همهگیر بر سلامت روان جمعیت ضروری است. نیاز فوری به آماده سازی زیرساخت های تحقیقاتی و مراقبت های بهداشتی برای نظارت بر اثرات بلندمدت سلامت روان ناشی از همه گیری COVID-19 و بحران های آینده وجود دارد. به طور کلی، تلاش های مشترک و بین رشته ای با مطالعات آینده نگر به خوبی کنترل شده با استفاده از ابزارهای استاندارد بسیار مهم خواهد بود.
اثرات غیرمستقیم کووید-19 شامل تغییرات اجتماعی برانگیزاننده استرس و مخرب بود که بر رفاه روانی عمومی تأثیر منفی گذاشت. کووید-19 همچنین اثرات مستقیم بسیاری را برانگیخت، مانند عواقب عصب روانپزشکی حاد و طولانی مدت که در طول عفونت اولیه یا سه تا چهار هفته بعد رخ داد و در برخی موارد پس از عفونت اولیه به مدت 12 هفته یا بیشتر ادامه یافت.
در مورد مطالعه
مطالعه ای سوابق سلامت الکترونیکی شبکه TriNetX در ایالات متحده را با 236379 بازماندگان COVID-19 تجزیه و تحلیل کرد و نشان داد که خطرات تشخیص های عصبی حادثه با شدت بیماری مرتبط است و در مقایسه با آنفولانزا و سایر عفونت های دستگاه تنفسی 78٪ و 32٪ افزایش یافته است. ، به ترتیب. با این حال، اینکه آیا عواقب پس از حاد عفونت SARS-COV-2 یک الگوی منحصر به فرد را تشکیل می دهد، بحث برانگیز است.
در طول بستری شدن مرتبط با کووید-19، شایع ترین پیامد عصبی روانپزشکی هذیان بود که در میان یک سوم بیماران و بیش از 50 درصد از بیمارانی که نیاز به بستری در بخش مراقبت های ویژه (ICU) داشتند رخ داد. در مطالعه بعدی یک ساله دیگری با استفاده از پایگاه داده امور کهنه سربازان ایالات متحده، تفاوت خطر حادثه به دلیل اختلالات روانی ناشی از COVID-19 64 در هر 1000 نفر بود.
حتی قبل از همهگیری کووید-19، اکثر کشورها سیستمهای بهداشت روانی سازمانیافته و کمکار را داشتند. برای افزودن به وضعیت اسفبار آنها، در 18 ماه اول همهگیری، پزشکان قرار ملاقاتها و بستریهای حاد بستری در بیمارستان را کوتاه یا به تعویق انداختند.
یک متاآنالیز تقریباً 206 مطالعه نشان داد که بهزیستی روانی کارکنان مراقبت های بهداشتی (HCWs) با جمعیت عمومی قابل مقایسه است. با این حال، این تجزیه و تحلیل شرایط متفاوتی را که HCW های خط مقدم و غیرخط مقدم با آن مواجه هستند، در نظر نگرفت. با این وجود، HCW ها در طول همه گیری، حجم کاری بیشتری داشتند که با ترس از ابتلای خود و خانواده هایشان همراه بود. گزارشهای متعددی نشان میدهد که میزان افسردگی و اضطراب در HCW بیشتر است.
در مطالعه اخیر منتشر شده در طب طبیعت، محققان اثرات مستقیم و غیرمستقیم بیماری کروناویروس 2019 (COVID-19) و همه گیری ناشی از COVID-19 را بر سلامت روان بررسی کردند.
زمینه
اول از همه، سلامت روان به اندازه سلامت جسمی مهم است و نیاز به توجه دارد. باید تمهیداتی برای مداخلات زودهنگام برای افرادی که در معرض بالاترین خطر قرار دارند، از جمله افرادی که به دلیل وضعیت اجتماعی-اقتصادی پایین آسیب پذیر هستند، وجود داشته باشد. بنابراین، نوجوانان و بزرگسالان جوان، زنان، افراد دارای سلامت جسمانی ضعیف و آسیب های اولیه زندگی، یا افرادی که در معرض تغییرات کاری مرتبط با بیماری همه گیر هستند (مثلاً HCWs) باید در اولویت چنین مداخلاتی قرار گیرند.
مطالعات نشان داده اند که علائم حاد عصبی-روانی در میان بیماران مبتلا به کووید-19 شدید با سطح نشانگرهای التهابی سرم مرتبط است. تصویربرداری عصبی لوکوآنسفالوپاتی، آنسفالومیلیت حاد منتشر و ضایعات سیتوتوکسیک در جسم پینه را رمزگشایی کرد. مطالعات نمونه های پس از مرگ، آسیب شناسی عصبی قابل توجهی را با علائم آسیب هیپوکسیک و التهاب عصبی نشان داد. مطالعات تصویربرداری عصبی پس از حاد در بیماران بهبود یافته با SARS-CoV-2، در مقایسه با بیماران کنترل بدون COVID-19، تغییرات متعددی را در ساختار مغز نشان داد. به عنوان مثال، چنین بیمارانی کاهش جزئی در ضخامت ماده خاکستری در قشر مغز و درون جسم پینه ای و کاهش اندازه کلی مغز داشتند.
علاوه بر این، مطالعات نشان داد که زنان به طور مداوم مشکلات سلامت روانی بیشتری را نسبت به مردان گزارش میکنند. آنها به دلیل افزایش کارهای مربوط به مراقبت از کودکان، خشونت خانگی و مشکلات اقتصادی به دلیل اختلالات شغلی تحت استرس بیشتری قرار گرفتند. نوجوانان و جوانان نیز به طور غیرقابل توضیحی تحت تأثیر قرار گرفتند. به طور نگران کننده، مطالعات در چین و ژاپن نشان داد که میزان خودکشی در کودکان و نوجوانان در دوره تعطیلی مدارس افزایش قابل توجهی دارد. افراد سیاهپوست، اسپانیاییتبار و آسیایی در طول همهگیری COVID-19 در ایالات متحده (ایالات متحده) نیازهای مراقبتهای روانی برآوردهنشده بالاتری را نشان دادند. به همین ترتیب، افراد مبتلا به بیماریهای همراه چندگانه، گروه آسیبپذیر دیگری بودند که همهگیری کووید-19 بر آنها تأثیر نامطلوب داشت. شاید آنها استرس و ترس بیشتری از عفونت را به دلیل اختلال در خدمات منظم مراقبت های بهداشتی درک کردند.