محققان امیدوارند که این مطالعه نشان دهد که بذرهای خطر زوال عقل در طول سالیان متمادی کاشته می شوند، احتمالاً حتی در کل طول عمر. زوال عقل لزوما اجتنابناپذیر نیست و نظارت بر شاخصهای خطر مانند چیزی که به راحتی قابل توجه الگوهای وزن است، ممکن است فرصتهایی را برای مداخله زودهنگام ارائه دهد که میتواند مسیر شروع و پیشرفت بیماری را تغییر دهد.
اکنون، محققان دانشکده پزشکی Chobanian & Avedisian دانشگاه بوستون و آکادمی علوم پزشکی چین و کالج پزشکی اتحادیه پکن، دریافتهاند که الگوهای مختلف تغییرات BMI در طول زندگی ممکن است نشانگر خطر ابتلا به زوال عقل باشد.
لی، جی. و همکاران (2022) الگوهای کاهش BMI و ارتباط با خطر زوال عقل در طی چهار دهه پیگیری در مطالعه فرامینگهام. آلزایمر و زوال عقل: مجله انجمن آلزایمر. doi.org/10.1002/alz.12839.
منبع
Au اشاره می کند که برای افراد، اعضای خانواده و پزشکان مراقبت های اولیه، نظارت بر وزن نسبتا آسان است. “اگر بعد از افزایش مداوم وزن که در سنین بالا شایع است، تغییر غیرمنتظره ای به کاهش وزن بعد از میانسالی رخ دهد، ممکن است خوب باشد که با ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی خود مشورت کرده و دلیل آن را مشخص کنید. برخی از درمان های بالقوه وجود دارد که در تشخیص زودهنگام تشخیص داده می شود. ممکن است در اثربخشی هر یک از این درمانها با تأیید و در دسترس شدن آنها حیاتی باشد.”
آنها دریافتند که روند کلی کاهش BMI با خطر بالاتر ابتلا به زوال عقل مرتبط است. با این حال، پس از کاوش بیشتر، آنها زیر گروهی را با یک الگوی افزایش اولیه BMI و به دنبال آن کاهش BMI یافتند که هر دو در میانسالی اتفاق میافتند، که به نظر میرسد محوری برای کاهش ارتباط BMI-زوال عقل باشد.
دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون
زوال عقل یک نگرانی رو به رشد بهداشت عمومی جهانی است که در حال حاضر 50 میلیون نفر را تحت تاثیر قرار می دهد و انتظار می رود تا سال 2050 به طور چشمگیری به بیش از 150 میلیون مورد در سراسر جهان افزایش یابد. چاقی، که معمولاً با شاخص توده بدن (BMI) اندازه گیری می شود، همچنان به عنوان یک اپیدمی جهانی و مطالعات قبلی ادامه دارد. نشان داد که چاقی در میانسالی ممکن است منجر به افزایش خطر زوال عقل شود. اما ارتباط بین BMI و خطر زوال عقل همچنان نامشخص است.
از طریق مطالعه قلب فرامینگهام، گروهی از شرکت کنندگان به مدت 39 سال تحت نظر قرار گرفتند و وزن آنها تقریباً هر 2 تا 4 سال اندازه گیری شد. محققان الگوهای مختلف وزن (پایدار، افزایش، کاهش) را در بین افرادی که دچار زوال عقل شده بودند و نداشتند مقایسه کردند.
این یافتهها مهم هستند زیرا مطالعات قبلی که به بررسی مسیرهای وزنی پرداختهاند، در نظر نگرفتهاند که چگونه الگوهای افزایش/ثبات/کاهش وزن ممکن است به سیگنالهایی کمک کند که زوال عقل به طور بالقوه قریبالوقوع است.
منبع: