اهمیت مدل سازی ریاضی در درک فرآیندهای پیچیده بیولوژیکی

منبع:

نتایج این مطالعه نشان‌دهنده استفاده دقیق از مدل‌سازی ریاضی برای روشن کردن اساس فعالیت سلول‌های عصبی و نشان دادن پتانسیل برای گسترش درک ما از پدیده‌های زندگی با ترکیب مدل‌های ریاضی با آزمایش‌های مختلف بیولوژیکی است.

کوتارو دی. کیمورا، استاد دانشگاه شهر ناگویا

مرجع مجله:

برای درک بهتر فرآیند کنترل افزایش، یک تیم تحقیقاتی به رهبری پروفسور کیمورا در دانشگاه شهر ناگویا در ژاپن کرم گرد C. elegans را مورد مطالعه قرار دادند. آنها دریافتند که وقتی کرم برای اولین بار بوی ناخوشایندی را استشمام می کند، سلول های عصبی آن واکنش بزرگ، به سرعت در حال افزایش و مداومی را به محرک های ضعیف و قوی نشان می دهند. با این حال، پس از قرار گرفتن در معرض بو، پاسخ به محرک‌های ضعیف کوچک‌تر و کندتر است، اما نسبت به محرک‌های قوی، مشابه پاسخ به اولین مواجهه با بو، بزرگ باقی می‌ماند. از آنجایی که تجربه قرار گرفتن در معرض بو باعث حرکت موثرتر کرم‌ها از بو می‌شود، سلول‌های عصبی واکنش خود را برای سازگاری بهتر با محرک با استفاده از کنترل افزایش تغییر داده‌اند.

در نتیجه، این تحقیق اهمیت مدل‌سازی ریاضی را در درک بهتر فرآیندهای پیچیده بیولوژیکی برجسته می‌کند. با ترکیب مدل‌های ریاضی با آزمایش‌های بیولوژیکی، محققان می‌توانند بینش جدیدی در مورد نحوه عملکرد سلول‌ها و ارگانیسم‌ها به دست آورند و آزمایش‌های جدیدی را پیشنهاد کنند، که ممکن است بدون مدل‌سازی ممکن نباشد. این در نهایت می تواند به پیشرفت های جدیدی در زمینه های زیست شناسی و پزشکی منجر شود.

انسان ها و حیوانات محرک های مختلفی مانند نور، صدا و بو را از طریق سلول های عصبی تشخیص می دهند و سپس اطلاعات را به مغز منتقل می کنند. سلول های عصبی باید بتوانند با طیف وسیعی از محرک های دریافتی خود سازگار شوند که می تواند از بسیار ضعیف تا بسیار قوی متغیر باشد. برای انجام این کار، ممکن است کم و بیش به محرک‌ها حساس شوند (حساس‌سازی و عادت کردن)، یا ممکن است به محرک‌های ضعیف‌تر و حساسیت کمتری نسبت به محرک‌های قوی‌تر برای پاسخ‌دهی کلی بهتر شوند (کنترل به دست آوردن). با این حال، روش دقیق این اتفاق هنوز درک نشده است.

ایکیجیری، ی.، و همکاران. (2023) مکانیسم عصبی کنترل دستیابی حسی وابسته به تجربه در سی الگانس. تحقیقات علوم اعصاب. doi.org/10.1016/j.neures.2023.01.006.



منبع

بر اساس این نتایج، تیم تحقیقاتی همچنین فرض کردند که پاسخ‌های مختلف سلول‌های عصبی برای کنترل افزایش را می‌توان با یک فرآیند نسبتا ساده شامل ژن‌ها تنظیم کرد. سپس آنها در واقع مجموعه ای از ژن ها (تنظیم کننده پروتئین G و پروتئین کیناز G) را پیدا کردند که برای این فرآیند مورد نیاز است.

نتیجه مدل سازی کاملاً شگفت انگیز بود. از آنجایی که جنبه‌های مختلف پاسخ‌های سلول‌های عصبی متفاوت است، انتظار داشتیم فرآیندهای پیچیده‌تری درگیر شوند. مدل ساده ما را تشویق کرد که ژن‌های کلیدی را پیدا کنیم که همه جنبه‌های تفاوت را تغییر می‌دهند، و ما فکر می‌کنیم که این کار را انجام دادیم.”


سپس محققان از مدل سازی ریاضی برای درک این فرآیند استفاده کردند. مدل سازی ریاضی ابزار قدرتمندی است که می تواند برای درک بهتر فرآیندهای پیچیده بیولوژیکی مورد استفاده قرار گیرد. آنها دریافتند که “واکنش به اولین بو” شامل اجزای سریع و آهسته است، در حالی که “واکنش پس از قرار گرفتن در معرض” فقط شامل مولفه آهسته است، به این معنی که تجربه بو، مولفه سریع را برای دستیابی به کنترل مهار می کند. آنها همچنین دریافتند که هر دو پاسخ را می توان با یک معادله دیفرانسیل ساده توصیف کرد و اجزای کند و سریع به ترتیب با ادغام نشتی مشتق اول و دوم از غلظت بو که کرم حس می کند مطابقت دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که تجربه بو قبلی تنها به نظر می رسد که مکانیسم مورد نیاز برای جزء سریع را مهار می کند.