با وجود اینکه دو تن از فرزندان ماریا دیویس پیر دارای اختلال طیف اوتیسم هستند، هرگز به ذهن او خطور نکرد که او نیز در این طیف باشد. دیویس پیر که اکنون 38 سال دارد و یک درمانگر سلامت روان مجوز دارد، مدتهاست که علائم او را به ADHD سرزنش کرده بود که در کالج تشخیص داده شد. تا زمانی که روانپزشک او به آن اشاره کرد، این احتمال حتی به ذهن او خطور کرد.
دیویس پیر می گوید: «بیش فعالی من بدتر شده بود و وقتی با روانپزشکم در مورد علائمم صحبت کردم، او از من پرسید که آیا تا به حال برای اوتیسم آزمایش داده ام یا نه.
با نگاه کردن به گذشته، همه چیز منطقی است. اما برای دیویس پیر، که به پوشاندن علائم خود عادت کرده بود، هنوز هم یک شوک بود. او متوجه نبود که اضطراب، مشکلات در تعاملات اجتماعی و تحریک (رفتارهایی مانند جویدن ناخن و چرخاندن موها) می تواند از ویژگی های تشخیص باشد. او همچنین مانند بسیاری از بزرگسالان با عملکرد بالا که دارای اختلال طیف اوتیسم هستند، ضریب هوشی بالایی دارد.
من هرگز به اوتیسم فکر نکردم. من فقط فکر می کردم که این ویژگی ها بخشی از شخصیت من هستند.
او همچنین احساس خستگی، افسردگی و خستگی می کرد که در بزرگسالان در طیف اوتیسم رایج است. آنها اغلب زمان زیادی را صرف پنهان کردن علائم و تلاش برای کشف نشانه های اجتماعی می کنند که بودن در کنار افراد دیگر که در این طیف نیستند خسته کننده است. به آن «فرسودگی اوتیستیک» می گویند و یکی از علائم اصلی است که جوئل شوارتز، درمانگر سن دیگو، روانشناس، در عمل خود می بیند.
فرسودگی اوتیسم
شوارتز، متخصص کار با بزرگسالانی که در طیف اوتیسم قرار دارند، میگوید بسیاری از مشتریان او زندگی خود را صرف تلاش برای «استتار کردن» علائم خود کردهاند. و با گذشت زمان، سرکوب شخصیت شما می تواند خسته کننده باشد.
شوارتز میگوید: «بیماران در سنین میانی بزرگسالی یا حتی جوانتر دچار سوختگی میشوند و به این فکر میکنند که چرا وقتی دیگران این کار را میکنند، انرژی ندارند. در طول سالها، تلاش برای برآورده کردن انتظارات دیگران، شخصیت شما را از بین میبرد – در برخی موارد باعث افسردگی، اضطراب و حتی خودکشی میشود.
شوارتز می گوید که بسیاری از مردم به این دلیل به سراغ او می آیند که از احساس طرد شدن اجتماعی و اضطراب خسته شده اند. اغلب یک رویداد منفی – به عنوان مثال، سرزنش شدن در محل کار به دلیل از دست دادن یک نشانه اجتماعی – باعث می شود که کسی در نهایت به دنبال کمک باشد. دیگران ممکن است احساسات شدیدی را در مورد مسائل حسی مانند صداهای بلند، بوها و نورهای روشن احساس کنند.
اما خبر خوب این است که افراد بیشتری به دنبال تشخیص در بزرگسالی هستند. و با بالا رفتن پرده، آنها جامعه خود را پیدا می کنند، اغلب آنلاین.
شوارتز میگوید: «جنبه مثبت رسانههای اجتماعی این است که مکانهایی را ایجاد میکنند که مردم میتوانند تجربیات خود را در آن بحث کنند. و برخی می توانند در تجارب سایر افراد اوتیستیک رزونانس پیدا کنند.
شوارتز ابتدا بر رفع نیازهای حسی تمرکز می کند، که می تواند تأثیر زیادی بر احساسات فرد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم داشته باشد. چیزهای ساده، مانند هدفون های حذف نویز و عینک آفتابی، می توانند تفاوت زیادی ایجاد کنند.
بیش از همه، شوارتز میخواهد مشتریانش نقاط قوت خود را بدانند و از متفاوت بودن هیچ احساسی نداشته باشند. ما میخواهیم افراد را با شرایط خودشان به حداکثر برسانیم تا در نهایت به جای شرمندگی، خوشحال شوند.»
اوتیسم در گروه های کم نمایندگی
روانشناس لورن مگرو، دکترا، از اسکاتسدیل، AZ، می گوید از زمانی که 5 سال پیش تشخیص اوتیسم را دریافت کرد، احساس رهایی می کند. او حرفه خود را وقف کمک به دیگران کرده است که تجربه مشابهی را تجربه می کنند.
مگرو در کار خود به ویژه بر زنان تمرکز دارد که به گفته او اغلب تشخیص داده نمی شود. مانند دیویس پیر، او یک دختر دارد که او نیز در طیف اوتیسم قرار دارد. هنگامی که دخترش تشخیص داده شد، مگرو متوجه شد که او بسیاری از علائم مشابه را دارد. او میگوید: «همیشه فکر میکردم دمدمی مزاج و دراماتیک هستم.
مگرو میگوید که زنان در تشخیص بیماری مشکل بیشتری دارند، زیرا در پنهان کردن علائم خود بهتر از مردان عمل میکنند. مگرو میگوید که او میتوانست تشخیص خود را بدهد زیرا قبلاً با درمانگر خود رابطه برقرار کرده بود، بنابراین آنها میتوانستند این روند را با هم انجام دهند.
تشخیص اختلال طیف اوتیسم در بزرگسالان
همانطور که از کلمه “طیف” پیداست، اختلال طیف اوتیسم برای همه یک اندازه نیست. در افراد مختلف می تواند بسیار متفاوت به نظر برسد.
اختلال طیف اوتیسم از نظر علائم، مهارتها و تأثیر آنها بر زندگی فرد بسیار متفاوت است. در برخی افراد، علائم شدید است، بنابراین بعید است که تا بزرگسالی تشخیص داده نشود. اما در کسانی که علائم کمتر قابل توجهی دارند و خودشان وظایف زندگی روزمره را انجام می دهند، ممکن است تشخیص داده نشود.
متخصصان مراقبت های بهداشتی از DSM-V، از انجمن روانپزشکی آمریکا، برای تشخیص اختلال طیف اوتیسم استفاده می کنند. (“DSM” مخفف Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders است. “V” مخفف نسخه 5 است.) تشخیص بر اساس علائم، علائم و آزمایشات فرد است.
بسیاری از افراد با درمانگر خود از طریق DSM برای به دست آوردن تشخیص مراجعه می کنند.
مگرو می گوید به طور کلی، زنان باید سخت تر مبارزه کنند تا تشخیص داده شوند. او میگوید این مشکل فراتر از جنسیت است و شامل نژاد و قومیت نیز میشود و از عدم درک فراوان اختلال طیف اوتیسم ناشی میشود، مانند این افسانه که بیشتر بر مردان سفیدپوست تأثیر میگذارد.
او میگوید: «این چشمانداز در مورد تشخیصها وجود دارد که از دهههای قبل تکامل نیافته است.
دیویس پیر موافق است. او میگوید که بهعنوان یک زن سیاهپوست، خوششانس بود که تشخیص خود را دریافت کرد و بخشی از دلیلی که فرزندانش توانستند این تشخیص را دریافت کنند، این بود که شوهرش یک پزشک بود که قادر به هدایت سیستم بود.
با این حال، دیویس پیر می گوید که او واقعاً از این تجربه رشد کرده است. این به او کمک کرد تا خودش را بفهمد و بپذیرد.
اکنون که حقیقت را میداند، میتواند به دیگران کمک کند که همین روند را طی میکنند. او حتی یک کسب و کار به نام اوتیسم در سیاه راه اندازی کرده است تا به والدینی که دارای فرزندانی در طیف هستند مشاوره دهد. او همچنین پادکستی به همین نام دارد.
همانطور که او میگوید، “تشخیص من خیلی از شخصیت من را توضیح داد.”