رئیس ASCO اریک وینر در مورد مشارکت با بیمار

با این حال، فکر می‌کنم بیمارانی نیز وجود دارند که نگران قضاوت شدن توسط پزشکان خود، مورد انتقاد قرار گرفتن توسط پزشکان خود هستند، و به نظر می‌رسد با پزشکان خود همکاری ندارند. و از دیدگاه من، این نیز خیلی بد است. و شما می خواهید یک رابطه قابل اعتماد داشته باشید.

من همچنین می گویم که فکر می کنم پزشکان سرطان نژاد خاصی هستند. من فکر می کنم که اکثر مردم به دلیل اهمیت دادن به سرطان به سراغ سرطان می روند. آنها اغلب تجربه شخصی یا خانوادگی با سرطان داشته اند. و آنها وارد آن می شوند زیرا این ماموریتی است که احساس می کنند می خواهند انجام دهند.

و حدس می‌زنم روشی که من دوست دارم به این فکر کنم این است که تیم پزشکی در درمان‌های پزشکی متخصص هستند. بیمار و گاه خانواده بیمار در بیمار متخصص هستند. و نیاز به کنار هم قرار دادن قضاوت پزشکی و دانش، دانش بسیار عمیق در مورد بیمار است که منجر به تصمیم درست می شود.

بنابراین من واقعاً امیدوارم که بیماران، به طور کلی، از گفتن تقریباً چیزی به پزشکان خود نترسند. من فکر می کنم که ترس از منابع مختلفی سرچشمه می گیرد.

و در حقیقت، اگر کسی بخواهد که یک بیمار شرکت در یک کارآزمایی بالینی یا سایر مطالعات تحقیقاتی را در نظر بگیرد، واقعاً مهم است که آن بیمار دقیقاً بفهمد که آن تحقیق در مورد چیست، کارآزمایی بالینی در مورد چیست، و همه اینها از مشارکت مؤثر ناشی می شود. من فکر می کنم که بسیاری از پزشکان و بسیاری از پرستاران و بسیاری از دستیاران پزشک و داروسازان و مددکاران اجتماعی وجود دارند که در حال حاضر از نظر مشارکت با بیماران خود کار بزرگی انجام می دهند، اما در عین حال، من فکر می کنم ما همیشه می توانیم کار بهتری انجام دهیم. .

بنابراین به یک بیمار یک درمان اختصاص داده می شود، به بیمار دیگر درمان متفاوتی داده می شود. و معمولاً بر اساس هیچ ویژگی بیمار نیست. این واقعا تصادفی است. و به این ترتیب می توان این سوال را مطرح کرد که آیا درمان جدید چیزی بهتر از درمان استاندارد است؟

اکنون من فکر می کنم یک بخش از این موضوع این است که به عنوان یک پزشک، وقتی سعی می کنید با یک بیمار تصمیم بگیرید که آیا می خواهید درمان A یا درمان B را انجام دهید و این یک یا آن تصمیم منطقی است، نمی توانید فقط بدون دانستن چیزی در مورد بیمار، دانستن اینکه بیمار چند سال دارد، وضعیت خانوادگی بیمار چگونه است و شاید مهمتر از همه، ترجیحات بیمار را بدانید، این تصمیم را بگیرید. آیا آن‌ها می‌خواهند هر گونه درمان احتمالی را انجام دهند، در صورتی که احتمال عود مجدد سرطان در آنها افزایش می‌یابد؟ یا کسی هستند که می‌گویند، اگر احتمال زیادی برای ایجاد نوروپاتی یا بی‌حسی در انگشتان دست یا پا داشته باشد، نمی‌خواهم درمان کنم، زیرا باید از دست‌هایم برای کارم استفاده کنم، و کارم برایم حیاتی است.

من همچنین فکر می کنم که نیروهایی در بازی هستند که کار را دشوارتر از گذشته می کنند.

شاید بهتر باشد چون موثرتر است. شاید بهتر باشد زیرا عوارض جانبی کمتری دارد. اما با این وجود، افرادی هستند که در مورد آن بسیار فکر کرده اند و فکر کرده اند که این درمان جدید ممکن است بهتر باشد. و سپس در آن کارآزمایی بالینی، بیماران چیزی هستند که تصادفی نامیده می شود.

پیشرفته ترین کارآزمایی های بالینی کارآزمایی هایی هستند که یک درمان استاندارد را مقایسه می کنند. بنابراین بیایید تصور کنیم که یک رژیم استاندارد برای سرطان سینه داریم که ممکن است شامل یک یا دو دارو یا نوع خاصی از پرتودرمانی باشد. و در آن کارآزمایی بالینی، شما اغلب آن درمان استاندارد را با چیزی مقایسه می کنید که بسیاری از مردم فکر می کنند ممکن است بهتر باشد.

اریک وینر: من در واقع فکر می‌کنم که بیماران مراقبت‌های بهتری دریافت می‌کنند و از مراقبت‌هایشان خوشحال‌تر می‌شوند، اگر در واقع احساس کنند که بخشی از تیم هستند و با پزشک، پرستار، و چه با شما همکاری قوی دارند. و در واقع مطالعاتی انجام شده است که این را نشان داده است. و سالها پیش یک بررسی توسط مؤسسه پزشکی، که اکنون آکادمی ملی پزشکی نامیده می شود، انجام شد که به شدت پیشنهاد می کرد که بیمارانی که احساس می کنند بخشی از تیم هستند و مشارکت قوی دارند، نتایج کلی بهتری دارند، طول عمر کوتاه تری دارند. از بستری شدن در بیمارستان، رضایت بیشتری از مراقبت خود دارند و به عنوان یک قاعده کلی به نظر می رسد که بهتر عمل کنند.

امسال موضوع ریاست جمهوری من برای ASCO مشارکت با بیماران، سنگ بنای مراقبت بالینی و تحقیقات است. و این موضوع بسیار عمدی انتخاب شده بود. من کارهای زیادی انجام می دهم و کارهای زیادی در حرفه ام انجام داده ام. من تحصیل کرده ام، تحقیق کرده ام، از بیماران مراقبت کرده ام. اما هر کاری که من اساساً انجام می‌دهم مبتنی بر مراقبت از بیمار است و از علاقه من به اینکه مراقبت از بیمار را تا حد امکان برای همه خوب کنم، رشد کرده است.

و از دیدگاه من، این واقعاً خیلی بد است. زیرا می خواهید یک بیمار در مورد درد یا علائم دیگری که دارد به شما بگوید.

اما به عنوان بخشی از شریک بودن، باید به این فکر کنید که یک شریک خوب چیست. و بنابراین فکر می‌کنم چیزی که یک شریک خوب را می‌سازد برقراری ارتباط واضح، گوش دادن، پاسخ دادن و احترام گذاشتن است.

ERIC WINER: گاهی اوقات مردم می پرسند، کارآزمایی بالینی چیست؟ و یک کارآزمایی بالینی مراقبت را ارائه می دهد، اما مراقبت را در یک محیط تحقیقاتی ارائه می دهد. و آزمایشات بالینی در اشکال و اندازه های مختلف انجام می شود.

من فکر می کنم گاهی اوقات، بیماران فقط نگران این هستند که وقت زیادی از پزشک خود بگیرند، و اگر چیزی داشته باشند که بخواهند در مورد آن صحبت کنند، مانند دردی که دارند، آنها را از آن محروم می کند. زمانی که باید صرف صحبت در مورد درمان سرطانی شود که آنها دریافت می کنند.

از سوی دیگر، من تصدیق خواهم کرد که تقریباً به همان شکلی که هر یک از ما در زندگی با افرادی ملاقات می کنیم که دوستان ما می شوند، هر چند وقت یکبار، شما با یک بیمار ملاقات می کنید و حتی بهتر با آنها آشنا می شوید.

و من فکر می کنم که شاید بیماران باید کمی کمتر در مورد آن نگران باشند و باید کاملاً آزاد باشند که آنچه در ذهنشان است را بیان کنند و نگرانی های خود را بیان کنند، و اطلاعاتی را از پزشک یا پرستار که می تواند در توسعه همکاری مفید باشد، نگه ندارند.

اریک وینر: وقتی در مورد شراکت صحبت می کنیم، لزوماً در مورد دوستی صحبت نمی کنیم. و در واقع، من فکر می کنم که اکثر پزشکان می گویند که بیماران آنها در واقع دوستان آنها نمی شوند. آنها افرادی هستند که به آنها نزدیک هستند. اما آنها دوست آنها نیستند. و من فکر می کنم اکثر بیماران می گویند که پزشکان آنها دوست آنها نمی شوند.

اریک وینر: من فکر می کنم که بیشتر تعهد من به مراقبت از بیمار ناشی از تجربیاتی است که در کودکی و بزرگسالی، به عنوان یک بیمار داشتم، و تشخیص اینکه پزشکان و سایر متخصصان مراقبت های بهداشتی چقدر می توانند برای افرادی که مهم باشند. بیماری های جدی دارند و این به من رضایت زیادی می دهد که هم از مردم مراقبت کنم، هم اینکه احساس کنم در یک رابطه واقعاً مثبت با آنها هستم و با آنها در زمینه مراقبت از آنها و برای همین موضوع، در مورد مشارکت آنها در تحقیقات مشارکت می کنم.

اما من همچنین فکر می‌کنم وقتی در مورد این مشارکت‌ها صحبت می‌کنیم باید در نظر داشته باشیم که زمین بازی گاهی حتی برای بیمار احساس نمی‌کند. بیمار گاهی اوقات احساس می کند که نمی خواهد وقت زیادی از پزشک بگیرد. آنها نمی خواهند دکتر را ناراحت کنند.

و بنابراین من فکر می‌کنم شاید پزشکان سرطان، تقریباً هر کس دیگری، کسانی هستند که بیماران نباید از آن‌ها خیلی ترسیده باشند، و آنها واقعاً آنجا هستند تا به بیمار کمک کنند.



منبع

من هنوز بیماران را می بینم. من هنوز به شدت از دیدن بیماران احساس می کنم. من نمی توانم ساعت های زیادی در هفته این کار را انجام دهم. من حدود نیم روز در هفته را در کلینیک می گذرانم، اما فکر می کنم روزی که دیگر بیماران را نمی بینم، احتمالاً روز بازنشستگی است.

یا این یک بیمار است که می گوید، من نمی خواهم هیچ درمانی را انجام دهم که به هیچ وجه در گذراندن وقت من با فرزندانم تداخل داشته باشد و بتوانم آنها را به قرار ملاقاتشان ببرم و هر کاری که برای مراقبت از آنها لازم است انجام دهم. بنابراین فکر می‌کنم بهترین تصمیم‌ها از یک دیالوگ گرفته می‌شود که به عقب و جلو می‌رود.

اریک وینر: سلام. من اریک وینر هستم. من یک انکولوژیست پزشکی هستم، یک انکولوژیست پزشکی که زندگی خود را صرف تمرکز بر سرطان سینه و تحقیقات سرطان سینه کرده است. و من اکنون مدیر مرکز سرطان در دانشگاه ییل در مرکز جامع سرطان ییل و پزشک ارشد در بیمارستان سرطان اسمایلو هستم.

و در حالت ایده‌آل، پزشک نباید بر اساس چیزی که بیمار می‌گوید، پیام‌هایی مبنی بر اینکه قرار است عصبانی شوند ارسال کند. و در حقیقت، من فکر نمی‌کنم اکثر پزشکان اینطور باشند.