این تیم تجزیه و تحلیل ها را برای پوشش یک مقیاس 42 ماده ای گسترش داد که “بهزیستی روانی” را ارزیابی می کرد و نشان می داد که شرکت کنندگان در نظرسنجی به طور کلی در طول مطالعه چه احساسی داشتند.
نتایج
معیارهای فعلی بهزیستی، مانند تأثیر مثبت و منفی و رضایت از زندگی در کنار بهزیستی روانشناختی، با ویژگیهای شخصیتی خود گزارششده و غنای روانشناختی ارتباط قوی دارند. با این حال، این همبستگی با در نظر گرفتن رفتار و شرایط فرد نسبتاً کمتر استوار است.
به دلیل مزیت اندازهگیری آنها در پرسشنامههای بسته، ویژگیهای روانشناختی به عنوان یک شاخص قوی از بهزیستی ظاهر شدهاند. با این حال، در یک مقایسه منصفانهتر، همانطور که در این مطالعه انجام شد، محققان خاطرنشان کردند که شرایط و رفتار به همان اندازه مهم هستند. در نتیجه، نویسندگان اظهار داشتند که بهزیستی و شرایط به اندازه ویژگیهای شخصیتی و بهزیستی به شدت مرتبط هستند.
در مقاله اخیر منتشر شده در PNAS، محققان استدلال کردند که رفتار و شرایط اجتماعی-اقتصادی یک فرد با رفاه آنها مرتبط است. سه مطالعه بین سالهای 2004 و 2016 از یک پرسشنامه باز برای آزمایش این فرضیه استفاده کردند که ارتباط بین ویژگیهای روانشناختی و بهزیستی گزارششده از خود قویتر از شرایط و رفتارها است.

زمینه
به گفته نویسندگان، نه برچسب های دستی و نه ماشینی برتری نداشتند. در حالی که برچسبهای ماشینی به دلیل ماهیت بسیار قابل تکرارشان مفید بودند، برچسبهای دستی «احساس» کلی را با احساسی که هر پاسخدهنده درباره عملکرد خوب نوشتند، متمایز میکرد. قابل ذکر است که 1044 پاسخ در مجموعه تحلیل اصلی برچسب گذاری شدند و محققان در مورد برچسب گذاری با یکدیگر بحث نکردند.
نتیجه گیری
در نظرسنجیهای آینده، چنین سؤالهای هدفمند و باز میتوانند اطلاعات منحصربهفردی در مورد پاسخدهندگان نظرسنجی و زندگی آنها کشف کنند، که قبلاً هرگز از طریق نظرسنجیهایی که از پاسخدهندگان میخواهند خودشان را ارزیابی کنند، ارزیابی نشده است.
سؤالات نظرسنجی پایان بسته نسبت به معیارهای بهزیستی که قبلاً تعیین شده بود قابل اعتمادتر به نظر می رسند. با این حال، نباید بر ارتباط بین رفاه و ویژگی های شخصیتی در مقایسه با معیارهای عینی ارزیابی نشده تأکید کرد. با این حال، با گذشت زمان، این معیارهای سلامت مبتنی بر متن در زمینههای مختلف برای دستیابی به قابلیت اطمینان مشابه برای استفاده عمومی مورد نیاز است.
محققان از برچسب های دستی برای ارزیابی منحصر به فرد اقدامات باز استفاده کردند. آنها قصد داشتند مجموعهای از دستورالعملها را ایجاد کنند که با استفاده از آنها انسانها بتوانند برچسبهای ماشین را بازتولید کنند برعکس. در مواردی که برچسب های دست و ماشین معادل نبودند، آنها ارزیابی کردند که آیا این دو نوع برچسب ارتباط قابل مقایسه بین ویژگی های شخصیتی و شرایط را تکرار می کنند یا خیر. در غیر این صورت، آنها ممکن است به ایجاد اقدامات رفاهی دقیق تر برای کارهای آینده کمک کنند.
علاوه بر این، محققان خاطرنشان کردند که تمام معیارهای فعلی بهزیستی ذهنی که قبلاً توسط خود گزارش شده بود به سؤالات بسته بستگی دارد. پس از کنترل رفتارها و شاخص های سلامت، این نتایج به طور قابل ملاحظه ای ارتباط با خطر مرگ و میر را تغییر نداد. بنابراین، این رویکرد باز جدید، یک نمای کلی از رفاه از دیدگاه پاسخ دهندگان نظرسنجی و به شیوه ای ذهنی ارائه می دهد.
در مطالعه حاضر، محققان سه نمونه و سه پروژه از مطالعه Midlife در ایالات متحده (MIDUS) را تجزیه و تحلیل کردند. اول، آنها از پاسخ های کلمه به کلمه برای این سوال استفاده کردند – “برای اینکه زندگی خوب پیش برود چه کار می کنید؟” هدف ارزیابی اهمیت ویژگیهای روانشناختی و شرایط اجتماعی-اقتصادی برای پیشبینی بهزیستی ذهنی، گزارش شده توسط همه شرکتکنندگان بود.
این مشاهدات شباهتهایی را در سبکهای پاسخ نظرسنجی به جای قدرت این انجمنها در خارج از زمینه نظرسنجی منعکس میکرد. بنابراین، سازمان ها باید شرایط یک فرد را برای بهبود رفاه آنها هدف قرار دهند.
تحقیقات در حال انجام در مدلسازی زبان، اندازهگیری بدون وقفه و دقیقتر بهزیستی ذهنی در متن را بدون وابستگی به الگوریتمهای آموزشدیدهای که معیارهای نظرسنجی پایان بسته را بازتولید میکنند، ممکن میسازد. با این حال، محققان برای پیشرفت های تکنولوژیکی بیشتر در تحقیقات رفاهی به داده های متنی با کیفیت بالا نیاز دارند.
این مطالعه از طبقهبندی خودکار ضربات صفر برای امتیاز دادن به اظهارات در مورد بهزیستی بدون آموزش در مورد معیارهای نظرسنجی موجود استفاده کرد. آنها از برچسب گذاری دستی برای ارزیابی این امتیاز استفاده کردند. در طول پیگیری، به محققان کمک کرد تا ارتباط بین اقدامات بسته برای رفتارهای مرتبط با سلامت، شرایط اجتماعی-اقتصادی، التهاب و بیومارکرهای کنترل قند خون و خطر مرگ و میر را ارزیابی کنند.
ویژگی های روانشناختی خود گزارش شده به طور مشابه به عنوان معیارهای بهزیستی رتبه بندی می شوند. به دلیل ارتباط قوی آنها با معیارهای عینی، مانند شرایط، از جمله گزارش های خود برای اندازه گیری بهزیستی پیشتر موجه به نظر می رسید.
در مورد مطالعه
نویسندگان همچنین استدلال کردند که رفتارها و شرایط جزئی جدایی ناپذیر از ویژگی های شخصیتی و رفاه هستند و هیچکدام کم و بیش تأثیرگذار نیستند. بنابراین، نتایج مطالعه روند فعلی به سمت مداخلات سفارشی در تنظیمات مختلف، از جمله بهداشت عمومی یا تنظیمات بالینی را مورد حمایت یا نادیده گرفتن قرار نداد.