شفا و بازسازی زندگی خود پس از خودکشی همسر


24 ژانویه 2023 – بتسی گال، یک مشاور املاک، به نظر همه چیز داشت: سه فرزند، یک خانه راحت، یک شوهر انکولوژیست خوش تیپ و «زندگی از مهمانی» که او را دوست داشت. اما دنیای او در روز شکرگزاری 2019، زمانی که همسرش متیو جانش را گرفت، از هم پاشید.

این زوج به تازگی از مینیاپولیس به شارلوت نقل مکان کرده بودند، جایی که مت موقعیت جدیدی را در یک مطب خصوصی گرفت. گال می‌گوید: «او احساس می‌کرد که این حرکت یک اشتباه بوده است و از آن به عنوان «خودکشی شغلی» یاد کرد. می‌خواستم از او کمک بگیرد و داروهای ضدافسردگی مصرف کند، اما می‌ترسید که اگر دارو مصرف کند، مجوز پزشکی خود را از دست بدهد.»

چند ماه پس از نقل مکان به زندگی خود پایان داد.

لینت ادی، یک مددکار اجتماعی مستقر در Reno، شوهرش را در سال 2010 به دلیل خودکشی از دست داد.

او می‌گوید: «من تماشا کردم که باب در طول سال‌ها از نظام ارزشی خود خارج شد و از خود واقعی‌اش دست کشید. متأسفانه، او تحت تأثیر پول و طمع قرار گرفت، با قمار درگیر شد و بالای سرش رفت. من هیچ ایده ای از زندگی او نداشتم، اما می دانم که او به شدت رنج می برد.

هم گال و هم ادی مجبور بودند راه هایی برای بهبودی و بازسازی زندگی خود در پی مرگ خودساخته شوهر بیابند.

سوالات ترسناک

جولی سرل، دکترای دکترا، استاد کالج مددکاری اجتماعی دانشگاه کنتاکی و مدیر آزمایشگاه پیشگیری از خودکشی و قرار گرفتن در معرض، می‌گوید از دست دادن یکی از عزیزان به دلیل خودکشی، ضایعه‌ای است که مانند هیچ چیز دیگری وجود ندارد.

بر خلاف سایر علل مرگ (مانند بیماری یا تصادف) که اتفاق می افتد به شخص، خودکشی عملی است که انجام می شود توسط سرل، که یکی از نویسندگان کتاب است، می گوید: شخصی که مرگ را انتخاب کرده است و بازماندگان داغدار را با احساس گناه و سوالات آزاردهنده رها می کند. به دنبال امید: داستان هایی از سوگ خودکشی.

گال می‌گوید: «وقتی کسی را به دلیل خودکشی از دست می‌دهی، فوراً بازپرس می‌شوی». “چرا این اتفاق افتاد؟ چه چیزی را از دست دادم؟ چه کاری می توانستم متفاوت انجام دهم؟ همه کسانی که شوهرم را می‌شناختند همین سؤال‌ها را از خودشان می‌پرسیدند. گال می گوید: همه ما به نوعی خودمان را سرزنش می کردیم و احساس می کردیم که باید می توانستیم آن را پیش بینی یا متوقف کنیم.

ادی موافق است. گناه بازمانده بسیار رایج است. به گذشته نگاه می‌کنم و میلیون‌ها بار همین سؤال‌ها را از خودم می‌پرسم.»

به گفته سرل، گاهی اوقات “ما واقعاً نمی دانیم چه چیزی باعث انگیزه فرد شده است.”

گال اکنون متوجه می شود که «هیچ کار دیگری نمی توانستیم انجام دهیم. مسائل مربوط به سلامت روان بسیار دشوار است. مردم باید حاضر باشند به خودشان کمک کنند و ما نمی توانیم آنها را مجبور کنیم. مت از مصرف داروهای ضد افسردگی امتناع کرد و هیچ راهی وجود نداشت که بتوانم او را وادار به این کار کنم.

ادی به نتیجه مشابهی رسیده است. «من احساس می‌کنم او چیزهای جدی داشت و مهم نبود که ما چه کار کردیم یا نکردیم. از او خواستم به مشاوره برود، اما نتیجه ای نداشت. من سعی کردم او را وادار کنم که حرفش را باز کند، اما هرگز حقیقت را از او بیرون نیاوردم. می دانم که او رنج می برد و فقط می توانم تصور کنم که چقدر شکنجه شده بود. بدیهی است که من هر کاری می توانستم برای کاهش آن انجام دهم، انجام می دادم، اما او به من اجازه ورود نداد.»

انگ، رازداری، شرم

تحقیقی که افراد سوگوار خودکشی را با افرادی که آسیب های دیگری را متحمل شده اند مقایسه می کند سطوح بالاتری از شرم پیدا کرده است، ننگ و احساس نیاز به پنهان شدن علت مرگ یکی از عزیزان پنهان کاری اغلب هم در داخل خانواده و هم نسبت به افراد خارج از خانواده ایجاد می شود و می تواند منجر به اختلال در عملکرد خانواده شود. کناره گیری از شبکه های اجتماعی و دوستان می تواند عزاداری و بهبودی را دشوارتر کند.

سرل می گوید: «بسیاری از افرادی که خودکشی کرده اند، تمایلی به گفتن علت مرگ به دیگران یا صحبت در مورد آن ندارند. اما تحقیقات ما نشان داده است که بتوانیم در مورد مرگ و عزیزان خود صحبت کنیم، در واقع بسیار مفید است.

گال و ادی آشکارا در مورد باخت های خود صحبت کرده اند. و هر دو کتاب‌هایی نوشته‌اند که تجربیات خود را شرح می‌دهند. گال نویسنده است توهم حرفه کامل و ادی نویسنده است مبارزه در داخل. هر دو امیدوارند که کتاب‌هایشان راه را برای درک عمیق‌تر این موضوع هموار کند که چرا ممکن است مردم به زندگی خود پایان دهند و خانواده‌ها چگونه می‌توانند با چنین خسارت بزرگی کنار بیایند.

اعضای خانواده مجبور نیستند جزئیات شخصی را فاش کنند، اما یادبود متوفی و ​​اجازه دادن به مردم برای ابراز محبت و حمایت به کاهش احساس تنهایی کمک می کند و انگ را کاهش می دهد.

“غم پیچیده”

محقق غم و اندوه، کاترین شیر، MD، می نویسد: “سوگ فرآیندی است که در آن افراد سوگوار به دنبال و یافتن راه هایی برای روشن کردن دوباره چراغ در جهان هستند.” عزاداری پس از فقدان طبیعی و سالم است. ولی خودکشی می تواند منجر شود به “غم پیچیده” (که غم طولانی نیز نامیده می شود)، که می تواند “از پیشرفت روند درمان طبیعی جلوگیری کند.”

برخی از افراد هنگام مرگ عزیزشان در اثر خودکشی احساس خشم، طرد شدن یا خیانت می کنند که می تواند احساس گناه را در آنها تشدید کند و آنها را در معرض خطر بیشتری برای غم و اندوه پیچیده قرار دهد.

اما همه چنین واکنشی نشان نمی دهند. ادی می‌گوید: «مردم به من می‌گویند: «تو باید خیلی از دست شوهرت عصبانی باشی، او خیانت کرد، تو دروغ گفت، اما من هرگز عصبانی نشدم و امروز هم عصبانی نیستم.»

او واکنش خود را به تمرین معنوی‌اش نسبت می‌دهد، که او را قادر می‌سازد «از طریق قلب» دردهای شوهرش را ببیند. می‌دانم که او به شدت رنج می‌برد و سعی می‌کرد جای خالی‌اش را با لذت رفع سریع پر کند.»

کمک گرفتن

سرل افراد سوگوار خودکشی را تشویق می کند تا در صورت لزوم به دنبال کمک حرفه ای باشند. آنها اغلب علائم اختلال استرس پس از سانحه یا حتی PTSD تمام عیار را دارند، حتی اگر برای دیدن رویداد واقعی حضور نداشته باشند.

درمان‌های مؤثری برای PTSD و اندوه پیچیده و همچنین سایر جنبه‌های غم و اندوه مرتبط با خودکشی مانند عصبانیت و احساس گناه وجود دارد. گروه‌های حمایتی نیز کمک‌کننده هستند، به‌ویژه افرادی که در اثر خودکشی از دست داده‌اند. منابع را می توان در انتهای مقاله یافت.

گال می‌گوید: «هزاران ساعت روی کاناپه درمانگرم طول کشید تا متوجه شوم که شوهرم کنترل بیشتری بر بیماری روانی‌اش ندارد تا بیماران سرطانی‌اش بر سرطان‌شان. من این را پذیرفته‌ام و دیگر هر روز صبح با آن صدای ضربان قلبم و آن درد هولناکی که همراه با غمی که داشتم از خواب بیدار نمی‌شوم.»

سرل خاطرنشان می کند که نه تنها خانواده، بلکه دوستان، همکلاسی ها، اعضای جامعه و همکاران نیز می توانند در اثر خودکشی ویران شوند. دریافت کمک حرفه ای یا پیوستن به یک گروه پشتیبانی نیز می تواند برای آنها ارزشمند باشد.

تمرین معنوی به عنوان یک منبع

گال و ادی از تمرین معنوی خود برای راحتی و قدرت استفاده می کنند.

گال می‌گوید: «ایمان به نیروی برتر جایی است که من ابتدا به آن روی آوردم. من همیشه یک مسیحی بودم، اما هر یکشنبه به کلیسا نمی رفتم و به شدت مذهبی نبودم.» در ماه‌های قبل از مرگ شوهرش و از آن زمان، او به کتاب مقدس و خواندن عبادت روی آورده است «برای نوعی نقشه راه در مورد چگونگی عبور از پر آشوب‌ترین، گیج‌کننده‌ترین، وحشتناک‌ترین، عذاب‌آورترین زمان زندگی‌ام».

ادی همچنین از تمرین معنوی خود استفاده می کند – دوره ای در معجزات — و ذهن آگاهیرویکردهای مبتنی بر “مسیر معنوی که من طی کردم سال ها قبل از این اتفاق شروع شد و نقش بزرگی در قدرت بخشیدن به من داشت.”

عبارت از دوره ای در معجزات که تأثیر عمیقی بر او داشت این بود: «هیچ چیز واقعی را نمی توان تهدید کرد. هیچ چیز غیر واقعی وجود ندارد. آرامش خدا در آن نهفته است.» به عبارت دیگر، «احساس می‌کنم که یک درام بیرونی در حال وقوع است. من می‌توانم یکی از «بازیگران» نمایش باشم یا می‌توانم نمایش را «نظارت» کنم و ناظر باشم.»

ادی ذهن‌آگاهی قلب باز را توسعه داد، رویکردی که شامل «مشاهده و مشاهده احساسات، افکار و واکنش‌ها بدون قضاوت کردن» است. او می‌گوید: «همه یک صدای نفسانی دارند که می‌تواند آنها را به ناامیدی سوق دهد، همانطور که برای شوهرم اتفاق افتاد. اما هر کس صدای دیگری نیز دارد – صدای روح – و ما می توانیم با آن هماهنگ شویم و رنج خود را رها کنیم.»

او به دیگران توصیه می کند: «البته غصه بخورید، اما شما را با غم یکسان نکنید. روی صندلی شاهد بمان. خودتان را درک کنید و با ملایمت رفتار کنید و بدانید که بهبودی زمان می برد.»

سرل خاطرنشان می کند که رویکردهای مبتنی بر معنویت و تمرکز حواس با همه سازگار نیست.

اعمال معنوی بسیار فردی هستند. ایمان یا ذهن آگاهی ممکن است دقیقاً همان چیزی باشد که برخی افراد به آن نیاز دارند، اما دیگران نه. مسیرهای زیادی وجود دارد.» و تمرکز حواس لزوماً به معنای مدیتیشن نیست. هر فعالیتی که نیاز به توجه دقیق دارد – به عنوان مثال، ورزش، هنر، موسیقی، حتی اسب سواری – می تواند این کیفیت را به منصه ظهور برساند.

حرکت رو به جلو

سرل می‌گوید: هر چقدر هم که تجربه از دست دادن یکی از عزیزان به دلیل خودکشی وحشتناک است، برخی افراد تغییر یافته و به سمت بهتر شدن ظاهر می‌شوند که اغلب به آن «رشد پس از سانحه» می‌گویند.

ادی می‌گوید: «من فکر می‌کنم هرکسی که تجربه‌ای آسیب‌زا داشته باشد که آن‌ها را به زانو درآورده است، باید تصمیمی بگیرد.

«من به عنوان همسر باب شناخته شده بودم و او سنگ من بود و همه چیز درباره او بود. سپس به یکباره این موضوع از بین رفت و من می‌دانستم که باید خودم را دوباره اختراع کنم، زندگی‌ام را بازسازی کنم و کاری مثبت انجام دهم.»

ادی که پس از مرگ همسرش MSW خود را تکمیل کرد، با نوجوانان بی خانمان کار می کرد و تصمیم گرفت یک مرکز به نام Eddy’s House را برای این جمعیت آسیب پذیر باز کند. «این احساس عمیقی بود که در روحیه ام به عنوان راهی برای کمک به جوانان داشتم. این یک درمانگر بزرگ برای من بوده است.» او ذهن آگاهی قلب باز را به نوجوانان آموزش می دهد و احساس می کند که در زندگی آنها تفاوت ایجاد کرده است.

نوشتن کتاب او به شفا کمک کرد. ادی می‌خواست درگیری‌های درونی را که منجر به خودکشی شوهرش شده بود روشن کند و «خواننده را وادار کند که ببیند چگونه باید به‌طور جمعی به سمت خود واقعی‌مان حرکت کنیم».

گال کتاب خود را نه تنها به عنوان راهی برای پردازش از دست دادن خود، بلکه برای برجسته کردن نیروهایی که ممکن است یک پزشک را به سمت خودکشی سوق دهد، نوشت. “من داستان خود و تجربه مت را به اشتراک می گذارم تا گفتگو را باز کنم زیرا ما [medical] سیستم خراب است.»

گال توانسته است دوباره احساس شادی کند. “زندگی بسیار با ارزش است و من احساس خوشبختی می کنم که چنین زندگی زیبایی با متیو داشتم و من هنوز زندگی زیبایی داشته باشی حتی بدون او بعضی روزها سخت است، اما باید جلو برویم. شما هرگز «پیش نخواهید رفت» بلکه فقط به جلو می روید.»

اگر افکار خودکشی دارید، با 988 Suicide and Crisis Lifeline تماس بگیرید یا پیامک کنید یا HOME را به 741741 پیامک کنید.

منابع:



منبع