رگرسیون کاکس چند متغیره نشان داد که جهش یافته است IKZF1 ممکن است یک پیش بینی کننده حیاتی برای بقای کلی در بین بیماران AML باشد. علاوه بر این، تنظیمی T (Tregسلولها، لنفوسیتهای B بومی، ائوزینوفیلها و نوتروفیلها در موارد AML مثبت N159S به طور قابلتوجهی افزایش یافتند. سپس، تیم تأثیر انواع مختلف را بر فعالیت Ikaros آزمایش کرد.
هموگلوبین و بلاست های مغز استخوان در دو به طور قابل توجهی افزایش یافتCEBPA-پسندیدن IKZF1 موارد، در حالی که تعداد پلاکت ها و فرکانس آلل های مختلف در بیماران N159S مثبت و آنهایی که دارای سایرین بودند بیشتر بود. IKZF1 جهش ها خوشهبندی بدون نظارت طبقهبندی ژنومی را تأیید کرد IKZF1AML مثبت بیماران مبتلا به بیCEBPA-پسندیدن IKZF1 و N159S متقابلاً منحصر به فرد بودند و به دو شاخه سلسله مراتبی تعلق داشتند – بیان کم و زیاد HOXA/B ژن های خانواده
تجزیه و تحلیل غنی سازی مجموعه ژن (GSEA) نشان داد که گیرنده سلول B، فاکتور رشد تومور (TGF) -بتا، MYC، NOTCH، فاکتور X مرتبط با MYC (MAX)، فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و پروتئین فعال شده با میتوژن کیناز (MAPK) در بیماران AML مثبت N159S تنظیم مثبت شد. در همان زمان، برش نوکلئوتیدی و مسیرهای ترمیم عدم تطابق DNA تنظیم نشدند.
در مطالعه حاضر، محققان چشم انداز جهش را بررسی کردند IKZF1 در یک گروه بزرگ AML چینی. بلاست های اولیه از مغز استخوان 475 بیمار مبتلا به AML که حداقل 20 درصد بلاست های غیر طبیعی داشتند، جمع آوری شد. توالی یابی RNA و غربالگری هدفمند ژن های مشترک مرتبط با لوسمی انجام شد. نوع وحشی یا جهش یافته با برچسب FLAG IKZF1 در رده سلولی K562 بیان شد.
پیش از این، نویسندگان چندین نوع توالی کوچک از IKZF1 با نمایه های بیان متمایز در AML. یکی از آنها یک جهش نقطه عود کننده (N159S) است که در برخی از بیماران با جهش های مرتبط با میلودیسپلازی و بیان میانی ژن های خانواده هومئوباکس A/B (HOXA/B) جمع شده است. داروهای تعدیل کننده ایمنی که باعث تخریب Ikaros می شوند، اثربخشی درمانی بالقوه ای را در AML نشان می دهند، که نشان دهنده نقش هم افزایی اضطراری Ikaros در AML پرخطر است.
مطالعه و یافته ها
پیشچاپها با Lancet گزارشهای علمی اولیهای را منتشر میکنند که توسط همتایان بررسی نمیشوند و بنابراین، نباید بهعنوان نتیجهگیری، راهنمای عمل بالینی/رفتار مرتبط با سلامتی در نظر گرفته شوند، یا به عنوان اطلاعات ثابت تلقی شوند.
به طور خلاصه، محققان موارد AML را تجزیه و تحلیل کردند و چشم انداز ژنومی آن را نشان دادند IKZF1 جهش در AML آنها سه دسته از جهش ها را شناسایی کردند – N159S، biCEBPA-پسندیدن IKZF1، و دیگران. بسیاری از اینها منجر به تنظیم بیان ژن غیر طبیعی و الگوهای اتصال ژنومی می شوند. یکپارچه سازی IKZF1 در طبقه بندی AML پیش آگهی ممکن است تشخیص را بهبود بخشد و توسعه درمان های AML مناسب را تسهیل کند.
*اطلاعیه مهم
در مطالعه اخیر ارسال شده به پیش چاپ با The Lancet*محققان ویژگی های بالینی و ژنتیکی بیماران لوسمی حاد میلوئیدی (AML) را با پروتئین انگشت روی Ikaros جهش یافته ارزیابی کردند.IKZF1).

زمینه
AML گروهی از بدخیمی های خونساز در بزرگسالان است. ناهنجاری های کروموزومی و انواع توالی، زیرگروه های AML را تعریف می کنند. IKZF1 Ikaros را رمزگذاری میکند، یک فاکتور مهم رونویسی انگشت روی برای خونسازی و لنفسازی ایمنی. این شامل جهش های ژرمینال و سوماتیک لوسمی حاد (AL) است و به طور بالقوه به عنوان یک سرکوب کننده تومور عمل می کند.
شایع ترین جهش ها، G158S و N159S، برای ادامه انتخاب شدند درونکشتگاهی تجزیه و تحلیل، با N159Y به عنوان کنترل مثبت که بر عملکرد طبیعی ایکاروس تاثیر می گذارد. بیان نابجا از نوع وحشی IKZF1 منجر به آپوپتوز عمیق شد. در مقابل، بیان N159S/Y باعث آپوپتوز بسیار کمتری شد. آپوپتوز ناشی از بیان G158S شبیه به القا شده توسط ایکاروس نوع وحشی بود.
بیست و سه نوع دنباله کوچک از IKZF1 در 4.84 درصد از بیماران AML شناسایی شد. شایان ذکر است، جهش نقطه داغ N159S در 9 مورد AML مشاهده شد که 39.13 درصد از کل موارد را تشکیل می داد. IKZF1 جهش در گروه همه IKZF1 موارد N159S با AML مرتبط با میلودیسپلازی خوشهبندی شدند، مطابق با یافتههای قبلی. در مقابل، دیگر IKZF1 جایگاه های جهش یافته پروفایل های بیانی مشابهی با پروتئین آلفا اتصال دهنده تقویت کننده CCAAT دو آللی داشتند (biCEBPA).
سپس، تیم توالی CUT&Tag را در IKZF1 خط سلولی جهش یافته N159S برای بررسی پروفایل های اتصال ژنومی در AML. این نشان داد که N159S مشخصات اتصال ژنوم را تغییر شکل داده است IKZF1. تجزیه و تحلیل غنی سازی عملکردی نشان داد که پروتئین های متقابل در مسیرهای مربوط به توسعه سرطان و تنظیم چرخه سلولی غنی شده اند.
MYC، copine 7 (CPNE7)، و CPNE8 به طور قابل توجهی در سلولهای N159S مثبت نسبت به سلولهای نوع وحشی تنظیم مثبت شدند. در نهایت، تیم سلولهای مثبت N159S را با 10058-F4 (مهارکننده MYC) درمان کردند و پس از 24 روز مهار MYC وابسته به دوز را مشاهده کردند. علاوه بر این، نسبت سلول ها در فاز G1 به صورت وابسته به دوز افزایش یافت.
نتیجه گیری
سلول های نوع وحشی و G158S مثبت بیشتری در فاز G1 چرخه سلولی نسبت به سلول های N159S/Y مثبت دستگیر شدند. علاوه بر این، رشد و تمایز سلولی به طور قابلتوجهی در سلولهای G158S و نوع وحشی نسبت به سلولهای N159S/Y مهار شد، که نشان میدهد N159S ممکن است عملکرد طبیعی Ikaros را مختل کند، آپوپتوز را القا کند و چرخه سلولی و تکثیر سلولهای لوسمی را مهار کند.