این یافته ها در 13 ژوئیه در طبیعت، ماهیت توزیع شده پردازش حافظه در مغز را روشن می کند و بینش جدیدی در مورد فرآیند یادآوری حافظه ارائه می دهد که کمتر از ذخیره سازی حافظه درک شده است.
مطالعه حافظه به عنوان یک فرآیند توزیع شده مغز، تا حدی به دلیل محدودیت های فنی، چالش برانگیز بوده است. دکتر پریا راجاستوپاتی، عصبشناس در دانشگاه راکفلر و همکارانش تکنیکهای جدیدی را برای ضبط و دستکاری همزمان فعالیتهای عصبی از چندین نواحی مغز توسعه دادند، زیرا موشها تجربیات چندحسی را هدایت میکردند، در حالی که در یک راهروی بیپایان در واقعیت مجازی بودند. محققان به موشها آموزش دادند تا اتاقهای مختلف را که از ترکیبهای متفاوتی از نشانههای حسی تشکیل شدهاند، بهعنوان تجربیات پاداشدهنده یا ناپسند مرتبط کنند. بعداً، موشها که بوسیله یک رایحه یا صدای خاص به حرکت در میآیند، توانستند تجربه وسیعتری را به خاطر بیاورند و میدانستند که آیا باید با خوشحالی منتظر آب قند باشند یا به دنبال هوای آزاردهنده باشند.
آزمایشها نشان داد که در حالی که مسیر انتورینال-هیپوکامپ، یک مدار به خوبی مطالعه شده شامل هیپوکامپ و ناحیه اطراف آن، برای شکلگیری و ذخیره تجربیات ضروری است، ویژگیهای حسی فردی به نورونهای پیشپیشانی فرستاده میشوند. بعدها، زمانی که موش ها با ویژگی های حسی خاصی مواجه شدند، مدار متفاوتی درگیر شد. این بار، نورون های جلوی مغز با هیپوکامپ ارتباط برقرار کردند تا حافظه جهانی مربوطه را تداعی کنند.
مرجع مجله:
منبع:
“این نشان می دهد که یک مسیر اختصاصی برای یادآوری حافظه، جدا از شکل گیری حافظه وجود داردناکول یاداو، نویسنده اول این مطالعه و دانشجوی فارغ التحصیل در برنامه فیزیولوژی، بیوفیزیک و بیولوژی سیستمی دانشکده تحصیلات تکمیلی علوم پزشکی ویل کورنل که توسط دکتر راجاستوپاتی و دکتر کانر لیستون، دانشیار روانپزشکی راهنمایی می شود، گفت. و علوم اعصاب در موسسه تحقیقات مغز و ذهن خانواده Feil در پزشکی Weill Cornell.
یک زمان فراموش نشدنی در یک رستوران فقط مربوط به غذا نیست. بوها، دکور، صدای نواختن گروه، مکالمات و بسیاری ویژگی های دیگر ممکن است با هم ترکیب شوند و خاطره ای متمایز از شب را تشکیل دهند. بعداً، احیای هر یک از این برداشت ها به تنهایی ممکن است برای بازگرداندن کل تجربه کافی باشد.
یداو، ن. و همکاران (2022) نمایش ویژگی های جلوی مغز باعث به یاد آوردن حافظه می شود. طبیعت. doi.org/10.1038/s41586-022-04936-2.