نحوه مدیریت خستگی ناشی از میاستنی گراویس

هر ماه یک سری 5 روزه ایمونوگلوبولین وریدی (IVIg) دریافت می کنم. وقتی قرار است تحت درمان قرار بگیرم، یک عروسک پارچه ای را به تصویر می کشم. من فلاپی هستم و بدنم آنطور که باید کار نمی کند. حتی عملکرد مغزم کند می شود.

من معمولا حوالی ساعت 6 بعد از ظهر در رختخواب هستم. من به حدود 14 ساعت استراحت افقی یا دراز کشیدن در رختخواب نیاز دارم. اگر نگیرم به من می رسد و خیلی بیشتر خسته می شوم.

قبل از سفر به میاستنی گراویس، به عنوان معلم در یک مهدکودک برای کودکان و بزرگسالان دارای ناتوانی های رشدی کار می کردم. من عاشق کار بودم من دوست داشتم انگیزه مناسبی برای تشویق کودکان به اصلاح رفتارشان پیدا کنم و منبع حمایتی برای بزرگسالان دارای معلولیت باشم.

در روزهای منتهی به درمانم، از قبل برنامه ریزی می کنم. سعی می‌کنم مطمئن شوم که همه چیزهایی را که ممکن است نیاز داشته باشم، دارم، بنابراین بعداً نیازی به درخواست کمک ندارم. سعی می کنم هر کاری که باید انجام شود را انجام دهم تا بتوانم در طول سریالم استراحت کنم و بعد از آن تا حد امکان احساس خوبی داشته باشم.

من مجبور شدم کار را متوقف کنم که خیلی سریع علائمی به وجود آمد. من الان به پذیرش رسیده ام. من به خوبی می‌دانم که اوضاع چقدر سخت می‌شود، و ممنونم که دیگر آنقدر بد نمی‌شوم. یاد گرفته ام روزهای بدم را با یک دانه نمک بگذرانم و فقط سوار ترن هوایی شوم تا دوباره اوضاع بهتر شود، زیرا اوضاع بهتر خواهد شد.

استراتژی هایی که برای مدیریت خستگی استفاده می کنم

برخی از افراد مدیتیشن یا یوگا انجام می دهند. برای ورزش، زمانی که بدنم آماده است، راه می‌روم. جای خوشحالی من آب است. من عاشق دورهای شنا هستم. در روزهای خوبی که در آب بودم، هرگز نمی فهمید که من یک بیماری عضلانی دارم. آب از بدن من حمایت می کند و ستون فقراتم می تواند کشیده شود. این یکی از شگفت انگیزترین احساسات است.

من ابزاری دارم که مهر و موم شیشه ها را می شکند تا بتوانم شیشه های جدید را به راحتی باز کنم. بازکن های اتوماتیک قوطی مفید هستند. حتی متوجه شدم که اگر یک تسمه به سبد لباس‌های خود بچسبانم، می‌توانم آن را به اطراف بکشم، که شستن لباس‌ها را راحت‌تر می‌کند و وقتی در حال انجام کارهای حیاط خانه هستم و نیاز به تمیز کردن علف‌های هرز یا چوب‌ها دارم، به خوبی کار می‌کند.

یاد گرفتم هیچ چیز دائمی نیست همه چیز موقتی است. احساس خوب موقتی است و همچنین احساس بد. شما فقط باید آن میله چنگ زدن را محکم بگیرید و بمانید.

یادگیری زندگی با آن

هر چه روز می گذرد خستگی من بدتر می شود. من تمایل دارم بهترین کار را در صبح انجام دهم. تا اواخر بعد از ظهر، من در حال فرسودگی هستم.

من متوجه شده ام که گاهی اوقات تیلنول می تواند به مدیریت شدت خستگی کمک کند. به نظر می رسد شروع درد را به تاخیر می اندازد که گاهی اوقات خستگی را به تاخیر می اندازد. اگر یک یا دو روز طولانی برنامه ریزی داشته باشم، اول از خواب بیدار می شوم و تایلنول را برای کمک به کاهش خستگی مصرف می کنم و سپس آن را در طول روز مصرف می کنم تا دوام داشته باشم.

احساس خوب موقتی است و همچنین احساس بد. شما فقط باید آن میله چنگ زدن را محکم بگیرید و بمانید.

یافتن تعادل

بر اساس درمان من، ترن هوایی خستگی من زیاد است.

توسط کلی آیکن، همانطور که به کارا مایر رابینسون گفته شد

هرچند من با خواب مشکل دارم. من به سختی می خوابم و به خواب می روم. وقتی به خصوص سخت است، خستگی من بدتر می شود.

من آموخته ام که اگر با یک کار مشکل دارم، اغلب یک راه ساده تر و سخت تر برای انجام آن وجود دارد. فقط کمی خلاقیت می خواهد.

قبل از امتحان IVIG، هر هفته پلاسمافرزیس، تعویض پلاسما درمانی انجام دادم. مغزم خیلی کند شده بود و نمی توانستم خوب فکر کنم. بعد از 5 سال تصمیم گرفتم IVIg را امتحان کنم. این تغییر بزرگی به وجود آورد. تمام بدنم بهتر کار کرد و شخصیتم برگشت. الان ضعف و خستگی من بهتر از قبل شده است.

فراز و نشیب های روزانه

دریافته‌ام که وقتی بدنم می‌گوید استراحت کند، استراحت کردن، کلید عملکرد تا حدودی است. اگر این احساس را نادیده بگیرم، علائمم بدتر می شود.



منبع

درمان فراز و نشیب

در سال 2012، پس از چند سال مشکلات تنفسی، خستگی و بیماری مکرر، متوجه شدم که میاستنی گراویس دارم. اکنون پس از گذشت 10 سال، خستگی همچنان یک مشکل است. اما راه هایی برای مدیریت آن پیدا کرده ام.

گاهی اوقات خستگی از ناکجاآباد می آید. می‌توانم احساس خوبی داشته باشم و ناگهان کارم تمام شده است.

سال ها پیش، اغلب به خودم فشار می آوردم تا اینکه بدنم جلوی من را بگیرد. خستگی یک عامل نمایش است. فقط فشار زیادی به عقب وجود دارد که می توانید بدون اینکه بدنتان تسلیم شود انجام دهید.

سخت ترین چیز در مورد ضعف و خستگی چیزی است که من مجبور به ترک آن شده ام.

وقتی به بدنم گوش می دهم، خوب عمل می کنم. من در گوش دادن خیلی بهتر از قبل هستم، اما هنوز باید محدودیت های خود را یک یا دو بار در سال دوباره یاد بگیرم.

من چند استراتژی و سازگاری برای مدیریت خستگی و عملکرد بهتر کشف کرده ام.

برای کارهای دیگری که به سادگی فراتر از توانایی های من هستند، من چند نفر را دارم که همیشه فقط با یک تماس تلفنی فاصله دارند. در حالی که من از درخواست کمک مطلقا متنفرم، نمی توانم بیشتر از این از این افراد در زندگی ام سپاسگزار باشم. من همچنین از گروه پشتیبانی MG محلی خود چیزهای زیادی یاد گرفته ام.

من همچنین متوجه موارد دیگری شده ام که باعث خستگی من می شود، مانند گرما، استرس، بیماری و نیش حشرات. برخی از غذاها نیز مانند شیرینی ها و غذاهای چرب آن را بدتر می کنند. وقتی نسبتاً سالم غذا بخورم بهتر عمل می کنم.