BMI بالاتر قبل از بارداری ممکن است با طول مدت شیردهی کوتاهتر همراه باشد

مطالعه حاضر شامل بیش از 5000 حاملگی تک قلو از چند گروه در اسپانیا، یونان و ایالات متحده آمریکا بود.

مطالعه اخیر منتشر شده در مجله آمریکایی تغذیه بالینی تلاش برای کشف این رابطه و استخراج برخی از عوامل واسطه.

محققان می خواستند ارتباط خاصی بین عواملی مانند وزن هنگام تولد (BW)، سطح پروتئین واکنشی C (CRP) در بارداری، نحوه زایمان (به ویژه زایمان سزارین، سزارین)، مصرف غذاهای التهابی از طریق رژیم غذایی التهابی مشاهده کنند. شاخص (DII)، سن حاملگی در هنگام زایمان، و دیابت بارداری (GDM).

التهاب به طور بالقوه با شیردهی کوتاه تر همراه است. به طور مشابه، DII بالاتر پیش بینی کننده این نتیجه است. از آنجایی که زنان چاق بیشتر احتمال دارد به GDM مبتلا شوند و از آنجایی که دومی خود مدت شیردهی کوتاه‌تری را پیش‌بینی می‌کند، این موارد نیز در پارامترهای مطالعه گنجانده شدند.

مطالعه: واسطه های ارتباط بین شاخص توده بدنی مادر و مدت شیردهی در 3 گروه بین المللی.  اعتبار تصویر: Pixel-Shot/Shutterstock.comمطالعه: واسطه های ارتباط بین شاخص توده بدنی مادر و مدت شیردهی در 3 گروه بین المللی اعتبار تصویر: Pixel-Shot/Shutterstock.com

معرفی

افزایش BMI با سطوح بالاتر CRP و بروز بالاتر GDM و سزارین همراه بود. همچنین مشخص شد که DII با اضافه وزن و چاقی و همچنین با کمبود وزن مرتبط است.

تحقیقات قبلی نشان می دهد که زنان با شاخص توده بدنی بالاتر (BMI) نوزادان خود را برای مدت کوتاه تری تغذیه می کنند. دلایل زیربنایی این مشاهده همچنان نامشخص است.

مطالعات حیوانی کاهش رشد دستگاه شیردهی، از جمله غده پستانی، با چاقی و کوتاه شدن شیردهی را نشان داده است. حیوانات چاق همچنین شواهدی از التهاب در غدد پستانی با افزایش انقباض و اتوفاژی در این بافت نشان دادند.

شناسایی عوامل قابل تعدیل واسطه‌ای برای کاهش کل مدت شیردهی انحصاری با شیر مادر در میان مادران با افزایش BMI، یک دستاورد کلیدی از این مطالعه است.

مجدداً، در بین زنان دارای اضافه وزن/چاق، 8-7 درصد کاهش در هر شیردهی به دلیل افزایش DII بود. به طور مشابه، 6 تا 8 درصد از کاهش مدت زمان شیردهی انحصاری در بین زنان با BMI بالا با واسطه زایمان از طریق سزارین صورت گرفت.

در حالی که چاقی اغلب چند عاملی است و بارداری اغلب زمان دشواری برای تغییرات رژیم غذایی با هدف کاهش وزن است، همچنین می تواند نقطه عطفی برای زنانی باشد که می خواهند سلامت نوزادان خود را ارتقا دهند.

با این حال، به نظر نمی‌رسد که وجود دیابت بارداری (GDM)، GDM، BW و سن حاملگی با کاهش مشاهده شده در طول مدت شیردهی با افزایش BMI ارتباطی داشته باشد.

چه پیامدهایی دارد؟

باز هم، این مطالعات ممکن است شواهد اضافی برای حمایت از توصیه هایی که نسبت سزارین را کاهش می دهد، ارائه دهد.

در هر دو مورد کاهش وابسته به دوز در طول مدت شیردهی وجود داشت. با تغذیه انحصاری با شیر مادر، زمان 1.5 روز (0.05 ماه) برای هر واحد افزایش BMI و 3.6 روز (0.12 ماه) در هر واحد افزایش BMI برای هر شیردهی کاهش می یابد.

برای هر شیردهی، مدت زمان چهار هفته در میان مادران دارای اضافه وزن و تقریباً هشت هفته در میان مادران چاق کاهش یافت. با تغذیه انحصاری با شیر مادر، کاهش به ترتیب 9 روز (0.30 ماه) و سه هفته (0.7 ماه) بود.

در این مطالعه تلفیقی، بیش از یک دهم مادران چاق بودند، در حالی که یک پنجم مادران اضافه وزن داشتند. به طور کلی، تقریبا یک سوم آنها BMI بالایی داشتند.

تغییر در رژیم غذایی برای کاهش التهاب رژیم غذایی، توجه به اقدامات برای کاهش التهاب سیستمیک، و شناخت نقش نحوه زایمان در ارتباط مشاهده شده با کاهش مدت شیردهی، مداخلات بالقوه ارزشمندی برای جلوگیری از چنین پیامدهای نامطلوبی هستند.

محققان همچنین سه گروه از کشورهای مختلف را در این مطالعه تلفیقی برای کمک به غلبه بر عوامل خطر خاص فرهنگ و جامعه که می تواند ارتباط بین چاقی، رژیم غذایی و شیوه های تغذیه با شیر مادر را مخدوش کند، وارد کردند.

مطالعه چه چیزی را نشان داد؟

با این وجود، تغذیه با شیر مادر در بسیاری از کشورهای توسعه یافته کمتر رایج شده است. مطالعات نشان می‌دهد که شیردهی در میان زنان دارای اضافه وزن یا چاق کمتر ادامه پیدا می‌کند.

به نظر می رسد این کاهش مدت شیردهی در مادران با BMI بالاتر تا حدودی به دلیل سطوح بالاتر التهاب باشد. به عنوان مثال، 5 درصد از تأثیر BMI بر تغذیه انحصاری با شیر مادر با میانگین بالاتر سطوح CRP، که یک شاخص التهاب سیستمیک است، واسطه شد.

این داده ها نیاز به متخصصان زنان و زایمان، متخصصان تغذیه و حمایت از شیردهی را برای ارائه مشاوره یکپارچه قبل از تولد برای زنانی که با اضافه وزن یا چاقی وارد بارداری می شوند حمایت می کند.

یافته‌ها دوره‌های کوتاه‌تر شیردهی مرتبط با اضافه وزن و چاقی را در مقایسه با مادران با BMI طبیعی قبل از تولد تأیید کرد. این روند هم برای تغذیه انحصاری و هم برای شیردهی یکسان باقی ماند.

BMI بالاتر مادر، خطر افزایش وزن جنین و خطر سزارین را پیش‌بینی می‌کند و بر سن بارداری که در آن زایمان اتفاق می‌افتد، تأثیر می‌گذارد.

متأسفانه، تقریباً دو سوم زنان در سال‌های باروری خود در این دسته‌ها قرار می‌گیرند و در معرض خطر بیشتری برای تغذیه با شیر مادر هستند.

تغذیه با شیر مادر یک تعامل تغذیه ای و عاطفی بهینه بین مادر و نوزاد است که سلامت کلی، پیوند، رشد، ایمنی، و رشد عصبی را از جمله دستاوردهای دیگر ارتقا می دهد. توصیه‌های کنونی برای انجام تغذیه انحصاری با شیر مادر به مدت شش ماه یا بیشتر، و ادامه شیردهی تا دو سال، بر اساس این شناخت است.

از آنجایی که تعداد فزاینده ای از زنانی که وارد بارداری می شوند دارای اضافه وزن/چاقی هستند، این یافته پیامدهای سلامتی قابل توجهی برای نسل های آینده دارد.



منبع